ارزیابی مبانی نظری حق بر مجازاتنشدن در حقوق کیفری
نویسندگان
1 قاضی دادگستری، دانشجوی دکتری حقوق جزا و جرمشناسی، دانشکدۀ حقوق، دانشگاه آزاد اسلامی (واحد تهران شمال)، تهران، ایران
2 دانشیار گروه حقوق جزا و جرمشناسی، دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
چکیده
آبشخور اصلی حق بر مجازاتنشدنْ مشرب فکری طرفداران فردگرایی و حقوق طبیعی است. این حق مقولهای نوظهور و محل مناقشۀ بسیار فراوان در میان فیلسوفان حقوق کیفری است. اوصاف چندبُعدی و مبهمبودن «حق» و «مجازات» دامنۀ مناقشۀ مزبور را فراختر کرده است. این مقاله، از رهگذر روش توصیفیتحلیلی (مطالعۀ کتابخانهای)، ضمن ارائۀ مفهوم و تعریف حق بر مجازاتنشدن، برخی از مبانی مهم فلسفی و جرمشناختی حق موصوف را بررسی و تحلیل میکند. یافتههای پژوهش حاکی از این است که حق بر مجازاتنشدن در زمرۀ حقوق پیشینی، طبیعی و بنیادین آدمی و از نوع «حقادعای منفی مقید» است. کرامت انسانی، اصول فلسفی ضرر (منع اضرار به غیر) و مزاحمت بهعنوان مبانی فلسفی و نظریههای فشار، رادیکال (انتقادی) و برچسبزنی از جمله مبانی جرمشناختی شکلگیری این حقاند که پشتوانههای فلسفی آن را با ارجاع به تحقیقات دیگر در علوم اجتماعی فهمپذیرتر و پذیرفتنیتر کرده است. بدیهی است که التفات به مفهوم و مبانی حق بر مجازاتنشدن به صرفهجویی معقول در حقوق کیفری در هر دو حوزۀ جرمانگاری و کیفردهی میانجامد.